کتابفروشان ؛ فرهنگ سازان گمنام !

                گزارش تحلیلی از وضعیت کتاب و کتابخوانی در اورمیه

 

                                                                                                                  ( منتشره در فردای ما / ۱۵ آبان ۱۳۹۲ )

 

    

       به دلایل مختلف ، از جمله اوضاع قاراشمیش بازار و سایه ی همیشگی اقتصاد دولتی بر آن ، نبود وحدت رویه و سیاستگذاریهای کلان و آینده نگر ؛ نیز معضلات موجود در  این حوزه ( اعم از گرانی و نامرغوبی کاغذ ، هزینه های چاپ ، کاهش سرانه ی مطالعه ، نبود یارانه ی کتاب در سبد خانوار ایرانی ، بحث ممیزی ارشاد ، منزوی شدن نویسندگان معروف و ... ) ؛ شاید نتوان آینده ی خوبی برای « کتاب » تصویر کرد و به رشد مطالعه در جامعه ی ایرانی امیدوار شد . این موضوع ، در مناطق مختلف کشور ، مراکز استانها ، شهرها و روستاها ، وخیم تر نیز می شود .

       در اورمیه ، مرکز استان آذربایجان غربی ؛ به دلایل مختلف ، کشاورزی بودن استان ، درآمد کم خانوارهای شهری ، نبود واحدهای کتابخانه ای در خیلی از روستاها ، عدم دسترسی بخش اعظم مردم به کتابفروشیهای معتبر و ثابت ، و دهها مورد دیگر ؛ از جمله عوامل و مسائلی است که مرا در طراحی و تهیه ی این گزارش تحلیلی یاری نموده تا با گفت و گو از نزدیک و نیز ارزیابی کمی و کیفی امور فرهنگی و چاپ و نشر کتاب در این منطقه ، از یک سری حرفهای ناگفته و نانوشته پرده برداشته شود و مخاطبان این نشریه در جریان برخی امور قرار بگیرند .

     با وجود ادعاهای فراباور مسوولان ذی ربط و نهادهای فرهنگی و اتحادیه های صنفی ، باید اذعان کرد در مورد فرهنگ سازی مطالعه و ایجاد انگیزشهای لازم برای قرار گرفتن کتاب در سبد کالایی خانوار ، کار مفید و مثمر ثمری صورت نگرفته است . آنها که دانسته و ندانسته ، از توسعه ی فرهنگی و ایجاد جذابیتهای مطالعه در جامعه صحبت می کنند ، شاید خودشان یکبار هم در جلوی ویترین یک کتابفروشی دیده نشوند ؛ برخی ها هم ، خودشان اهل مطالعه نیستند و شاید ماهها بگذرد و کتابی تورق ننمایند و حتی یک عنوان کتاب نخوانند !

       آنچه تا به حال بوده و هست ، انتشار اخبار و ارائه ی آمارهای غیر واقع در این خصوص است ؛ و الا اگر غیر از این بود ، ما شاهد تعطیلی متوالی کتابفروشیها و یا تغییر کاربری و روی آوردن به نوشت افزار فروشی و دیگر صنفها ، نبودیم . موضوعی که شایان توجه است و اتفاقاً در گفت و گوی تعدادی از کتابفروشان مورد مصاحبه نیز به چشم می آید ، اینکه هیچ حمایتی از این قشر واقعاً زحمتکش و ایثارگر در حوزه ی نشر فرهنگ و بسترساز برای مطالعه در اورمیه ، به عمل نیامده است .             

        هدف اصلی از تهیه و تدوین این گزارش تحلیلی ، آسیب شناسی مطالعه و سنجش میزان اقبال عمومی به کتاب در سطح شهرستان اورمیه بوده است . انجام این مصاحبه و گردآوری اطلاعات لازم ، برایم زمان بر بود ؛ لیکن به خاطر مراوداتی که شخصاً با خیلی از کتابفروشان مطرح در سطح شهر دارم ، این گزارش در حد خودش خوب از آب درآمد . هر چند برگه های پاسخ دیر به دستم رسید ؛ هر چند که برخی دوستان از پاسخگویی به سوالات – بویژه سوالات کلیدی و مد نظر - این مصاحبه ی مکتوب طفره رفتند و بعضی ها هم اصلاً راضی به همکاری نشدند ؛ که خوب طبعاً دلایلش برای خودشان محفوظ و محترم است ؛ ولی در کل ، از این کار راضی ام ؛ تا چه شود نظر و دیدگاه شما خوانندگان فهیم .

        برخی از این عزیزان کتابفروش ، دارای سوابق و فعالیتهای فرهنگی و هنری نیز هستند و در سطوح عالی تحصیل کرده اند . برخی هم روزگار سختی را گذرانده و از خیلی از شغلهای پردرآمد و شایان ترقی چشم پوشیده و به ماندن در این کار فرهنگی رضا داده اند . روی همین اصل ، پاسخهای مفید و البته طولانی ارائه نموده اند که این جانب ، بنا بر اصل رعایت امانتداری و عدم دخل و تصرف در متن مصاحبه ، عین آن را منتشر می کنم . نهایت اینکه ، بر خود لازم می دانم از همکاری و احساس مسوولیت فرهنگی و اجتماعی هر یک از مصاحبه شوندگان محترم ، تشکر کنم .

 

ادامه نوشته

کیوسکداران مطبوعاتی ، شایسته ی احترام اند !

          هر شغل و صنفی ، مزایا و معایب خود را دارد .

          سختی هایی که در بعضی از صنف ها وجود دارد ، قابل مقایسه با دیگر صنوف نیست ؛ مثلاً همین شغل " فروش مطبوعات " ، که توسط بخش قابل توجهی از شهروندان ( اعم از پیر و جوان ، تحصیلکرده و چهره ی فرهنگی و دلسوز و علاقه مند به فرهنگ و ادبیات ) ، اداره می شود .

       گاهی باید درست اندیشید ؛ وانگهی ، درست و سنجیده هم نوشت . باید با مطالعه و از منظر آسیب شناسی و ارائه ی راهکارهای لازم ، اقدام به نشر اخبار و مقالات و ... راجع به این قشر زحمتکش ( که هم صنف با همان مدعیان مطبوعات و روزنامه نگاران و ... هستند ) ، کرد .

       اینکه نشریه ای در یک اقدام احساساتی و عجولانه ، عکس صفحه ی اول خود را با آن تیتر مبهم و تأسف برانگیز ، در اختیار افکار عمومی قرار دهد و طی مقاله ای نسخته و مشتبه به توهین و تحقیر راجع به دکه های فروش مطبوعات ، بی توجهی نماید و اکثریت آنها را " بی سواد " و  دارای " عقل معاش " معرفی کند و دغدغه ی اصلی شان را درآمد و تنقلات فروشی قلمداد نماید ؛ جای اغماض و گذشت نیست .

       دکه های مطبوعاتی ، پیشخوان و نمایشگاه توانمندیهای فرهنگی کشور و محل عرضه ی محصولات و تولیدات فکری نخبگان علوم ارتباطات و معرف تلاشها و فعالیتهای خانواده ی بزرگ اهل قلم و اصحاب رسانه و مطبوعات سراسری و محلی اند .

      کیوسکداران مطبوعاتی ، باید عضو اصلی و ممتاز خانواده ی مطبوعات تلقی شوند ؛ زیرا آنها پیش قراولان و سربازان گمنام و بی ادعای خط مقدم صنف مطبوعات و روزنامه ها و مجلات هستند ؛ آنها لایق توجه و حمایتند ؛ نه سزاوار توهین و تحقیر !!

 

img_0154.jpg    

شب شعر طنز « دوزدان » در دانشگاه اورمیه

         به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اورمیه ( پردیس نازلو ) ، شب شعر طنز ، با حضور اساتید طنزپرداز کشوری ، استانی و دانشجویان شاعر این دانشگاه برگزار گردید .

    سعید بیابانکی

    سعید سلیمانپور

    رضا احسانپور

    عباس احمدی

   img_0131.jpg

 

img_0133.jpg